*دختران آفتاب* - آرشیو 1392/10 page 1 <-Description->
| ||
[ 29 دی 1392 ] [ 6:28 ب.ظ ] [ *نیلوفر صمدی* ]
[ 21 دی 1392 ] [ 4:07 ب.ظ ] [ *نیلوفر صمدی* ]
[ 21 دی 1392 ] [ 4:02 ب.ظ ] [ *نیلوفر صمدی* ]
روزی پیرمردی فقیر و گرسنه، نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و درخواست کمک کرد. پیامبر فرمود: اکنون چیزی ندارم ولی «راهنمای خیر چون انجام دهنده آن است»، پس او را به منزل حضرت فاطمه (س) راهنمایی کرد. پیرمرد به سمت خانه حضرت زهرا (س) رفت و از ایشان کمک خواست. حضرت زهرا (س) فرمود: ما نیز اکنون در خانه چیزی نداریم. اما گردن بندی را که دختر حمزة بن عبدالمطّلب به او هدیه کرده بود از گردن باز کرد و به پیرمرد فقیر داد. مرد فقیر، گردن بند را گرفت و به مسجد آمد. پیامبر (ص) هنوز در میان اصحاب نشسته بود كه پیرمرد عرض کرد: ای پیامبرخدا (ص)، فاطمه (س) این گردن بند را به من احسان نمود تا آن را بفروشم و به مصرف نیازمندی خودم برسانم. پیامبر (ص) گریست. عمّار یاسر با اجازه پیامبر (ص) گردن بند را از پیرمرد خرید. عمار پس از خرید گردن بند، گردن بند را به غلام خود داد و گفت: این را به رسول خدا (ص) تقدیم کن، خودت را هم به او بخشیدم. پیامبر (ص) نیز غلام و گردن بند را به حضرت فاطمه بخشید. غلام نزد فاطمه (س) آمد و آن حضرت گردن بند را گرفت و به غلام فرمود: من تو را در راه خدا آزاد کردم. غلام خندید. حضرت فاطمه (س) راز این خنده را پرسید. غلام پاسخ داد: ای دختر پیامبر (ص) برکت این گردن بند مرا به شادی آورد، چون گرسنهای را سیر کرد، برهنهای را پوشاند، فقیری را غنی نمود، پیادهای را سوار نمود، بندهای را آزاد کرد و عاقبت هم به سوی صاحب خود بازگشت. منبع:http://www.nooreaseman.com/forum299/thread38350.html
موضوعات مرتبط: برچسبها: [ 18 دی 1392 ] [ 12:59 ب.ظ ] [ *نیلوفر صمدی* ]
علامة نورى قدس سره در كتاب دار السلام حكايتى نقل مى فرمايد كه خلاصه و مختصر مضمون آن چنين است كه دو برادر بودند يكى از اشقيا و يكى از سعداء مردم از دست و زبان آن برادر شقى بسيار به تنگ آمده بودند و همى شكايت او را به آن برادر سعيد مى نمودند تا اينكه اتفاق افتاد كه برادر سعيد به عزم زيارت مشهد مقدس از خانه بيرون شد و با جماعت زوار روى به راه نهاد برادر شقى هم در دلش افتاد و عازم سفر مشهد گرديد و به عادت خود زوار را اذيت مى نمود تا اينكه در يكى از منازل مريض شد و از دنيا رفت مردم به موت او اظهار فرح و سرور نمودند ولى برادر سعيد عرق رحميت او را وادار كرد كه برادر را غسل داد و كفن نمود او را حمل كرده در مشهد مقدس طواف داده سپس او را دفن نمود شب در عالم رؤيا برادر خود را در باغى بسيار نيكو با لباسهاى استبرق در كمال نعمت و فرح و مسرت ديد از او احوال پرسيد كه سبب چيست كه به اين نعمت و دولت نائل شدى با اينكه ترا عمل خيرى نبود گفت اى برادر دانسته باش كه چون هنگام قبض روح من شد جان مرا با تمام سختى و دشوارى گرفته اند و دو ملك مرا با عمود آتشين و تازيانهاى آتش عذاب مى كردند حتى هنگامى كه مرا در آب انداخته اند براى شستن آن آب به جان من همه آتش بود و هر چه فرياد مى كردم كسى به داد من نمى رسيد و كفن من پاره هاى آتش بود حتى تابوت و مركبى كه جنازه ى مرا بر آن بسته اند همه از آتش بود و آن دو ملك عذاب از من جدا نمى شدند حال من بدين منوال بود تا در صحن مطهر آن دو ملك عذاب از من دور شدند و داخل صحن مطهر نگرديدند و تابوت و كفن من به حال اوليه خود برگشت چون مرا وارد حرم كردند ديدم حضرت رضا بالاى صندوق نشسته و توجه به زوار خود دارد من طلب شفاعت كردم و التماس كردم به من الطفات نفرمود چون مرا در بالاى سر بردند پيرمردى را ديدم نورانى به من فرمود طلب شفاعت بنما از حضرت رضا عليه السلام تا تو را شفاعت بنمايد و الا اگر تو را از صحن بيرون بردند حال تو كما فى السابق خواهد بود و آن دو ملك عذاب در صحن انتظار تو را مى كشند من گفتم طلب شفاعت كردم به من اعتنائى نكرد. فرمود او را به حق مادرش فاطمه زهرا قسم بده كه دست رد به سينه تو نخواهد زد اين مرتبه او را قسم دادم به حق فاطمه زهرا سلام الله عليها مرا شفاعت كرد و آن دو ملك عذاب رفته اند و دو ملك رحمت آمدند و مرا به اين نعمت و دولت رسانيدند.
موضوعات مرتبط: برچسبها: [ 18 دی 1392 ] [ 12:47 ب.ظ ] [ *نیلوفر صمدی* ]
![]() نقل است که حضرت موسی علیه السلام در کوه طور در مناجات خود عرض کرد: یا الله العارفین (ای خدای عارفان)
جواب آمد لبیک (یعنی ندای تو را پذیرفتم) سپس عرض کرد: یا الله المطیعین (ای خدا اطاعت کنندگان) جواب شنید لبیک، سپس عرض کرد: یا الله العاصین (ای خدای گنهکاران)، این دفعه سه بار شنید لبیک، لبیک ؛ لبیک . حضرت موسی علیه السلام عرض کرد: حکمتش چیست که این دفعه سه بار شنیدم که فرمودی لبیک، به او خطاب شد: عارفان به معرفت خود، و نیکوکاران به کار نیک خود، و مطیعان به اطاعت خود، اعتماد دارند، ولی گنهکاران، جز به فضل من، پناهی ندارند، اگر از درگاه من ناامید گردند، به درگاه چه کسی پناه ببرند؟ موضوعات مرتبط: برچسبها: [ 18 دی 1392 ] [ 11:46 ق.ظ ] [ *نیلوفر صمدی* ]
دوستان امروز یه مطلبی توی سایت آپارات دیدم. معجزه ی شکافته شدن آب دریا توسط حضرت موسی بود که لینکشو براتون میزارم. موضوعات مرتبط: برچسبها: [ 17 دی 1392 ] [ 12:52 ب.ظ ] [ *نیلوفر صمدی* ]
[ 14 دی 1392 ] [ 6:50 ب.ظ ] [ *نیلوفر صمدی* ]
[ 12 دی 1392 ] [ 8:10 ب.ظ ] [ *نیلوفر صمدی* ]
|
||
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |